زنگ تفریحی برای شاد بودن
نسخه جدید آموزش ردشدن از خیابان
تاکسی غضنفرسوار تاکسی میشه، به راننده میگه: این رادیو را خاموش کن، چون در مذهب ما شنیدن موسیقی حرام است، در زمان پیغمبر رادیو و موسیقی نبود، مخصوصا" موسیقی فرنگی که مال کفار است.
راننده رادیو را خاموش میکنه، تاکسی را متوقف میکنه و درب تاکسی را باز میکنه میگه: در زمان پیغمبر تاکسی نبود، شما بفرمایید پایین منـتظر شُتر بشید. ناخدا یه کشتی داشت رو دریا میرفت، ناخدای کشتی یهو از دور یه کشتی دزدای دریای رو دید. سریع به خدمهاش گفت: برای نبرد آماده بشین، ضمنا اون پیراهن قرمز من رو هم بیارین. خلاصه پیراهنه رو تنش کرد و درگیری شروع شد و دزدای دریایی شکست خوردن!
کشتی همینطوری راهشو ادامه میداد که دوباره رسیدن به یه سری دزد دریایی دیگه! باز دوباره ناخدا گفت واسه جنگ آماده بشینو اون پیراهن قرمز منم بیارین تنم کنم!! خلاصه، زدن دخل این یکی دزدا رو هم آوردنو باز به راهشون ادامه دادن. یکی از ملوانا که کنجکاو شده بود از ناخدا پرسید: ناخدا، چرا هر دفعه که جنگ میشه پیراهن قرمزتو میپوشی؟ ناخدا میگه: خوب برای اینکه توی نبرد وقتی زخمی میشم، پیراهن قرمزم نمیذاره خدمه زخمای منو خونریزیمو ببینن در نتیجه روحیهشون حفظ میشه و جنگ رو میبریم. خلاصه، همینطوری که داشتن میرفتن، یهو 10 تا کشتی خیلی بزرگ دزدای دریایی رو که کلی توپ و تفنگ و موشکو تیر کمونو اکلیل سرنج و از این چیزا داشتن میبینن. ناخداهه که میبینه این دفعه کار یه کم مشکله، داد میزنه: خدمه سریع برای نبرد آماده بشین ضمنا پیراهن قرمز منو با شلوار قهوهایم بیارین! زردآلو مشتری: آقا لطفاً یه نصفه زردآلو بدین عوارض جانبی شکست عشق عوارض جانبی بعد از یک شکست عشقی چیه ؟ گالیله حیف نون :گالیله غلط کرد گفت زمین میچرخه دعای بچه ها به خواهرم میگم دعا کن برام ، دعای بچه ها زود اجابت میشه … قبله رفیقم اومده خونمون ! وضو گرفته میخواد نماز بخونه ! می پرسه قبله کدوم طرفه ؟! صندلی کامپیوتر رفتم صندلی بخرم واسه کامپیوتر، یارو گفت: راحت باشه؟ خوابگاه دخترا و پسرا شب امتحان خوابگاه دخترا: واااای فقط 4 دور کتاب خوندم به دور 5 نرسیدم میفهمی؟ اگه کسی بهت گفت دوستت دارم اگه کسی بهت گفت دوستت دارم ؛ شناسنامه رفیقم اسم خانومم رو توی شناسنامه دیده. میگه: زنته؟ دقت کردین دقت کردین ما ایرانیا وقتی بچه هستیم، می گن بچه است، نمی فهمه! پیرمرد و وصیت نامه پیرمردی مشکل شنوایی داشته و هیچ صدایی رو نمی تونسته بشنوه.
فروشنده: عمده ببر به صرفه تره ها، یه دونه زردآلوی کامل ببر هسته شم نصف قیمت باهات حساب میکنیم!
در آوردن گوشی از حالت سایلنت !
نبردن گوشی به دستشویی و حمام !
از رمز درآوردن اینباکس گوشی !
پاک کردن آثار جرم !
خواب راحت …
زندگی راحت …
آرامش همراه با گریه !
تموم نشدن شارژ ایرانسل بعد 6 ساعت !
اگه میچرخه پس چرا خنک نمیشه ؟
میگه :دِ نَه دِ اگه دعای بچه ها اثر داشت
وقتی که من شیش سالم بود و تو اون عروسکمو شیکوندی ، باید میمردی !
میگم : میخوای نماز بخونی ؟!
میگه : پَ نه پَ میخوام دیش ماهوارتو تنظیم کنم !
میگم پــــ نه پــــ خار داشته باشه…
خوابگاه پسرا:احمق مگه نمیگم شاه دسته منه رد کن !!
آروم بغلش کن ، نازش کن ، سرشو بذار روی شونت و یواش در گوشش بگو :
خوب بسه دیگه پاشو خیلی خندیدیم !
اونجایی که تو درس میخوندی ما مدیر مدرسه بودیم !
میگم: پ ن پ دختر همسایمونه اسمش تو شناسنامه باباش جا نشده اینجا زدن گم نشه!
وقتی نوجوان هستیم، می گن نوجوونه، نمی فهمه!
وقتی جوان هستیم می گن جوون و خامه، نمی فهمه!
وقتی بزرگ می شیم، می گن داره پیر می شه، نمی فهمه!
وقتی هم پیر هستیم می گن پیره، حالیش نیست! نمی فهمه!
فقط موقعی که می میریم میان سر قبرمون و می گن عجب انسان فهمیده ای بود!
بعد از چند سال بالاخره با یک دارویی خوب می شه.
دو سه هفته می گذره و می ره پیش دکترش که بگه گوشش حالا می شنوه.
دکتر خیلی خوشحال می شه و می گه: خانواده شما هم باید ظاهرا خیلی خوشحال باشن که شنوایی تون رو بدست آوردید.
پیرمرد می گه: نه، من هنوز بهشون چیزی نگفته ام! هر شب می شینم و به حرف هاشون گوش می کنم… فقط تنها اتفاقی که افتاده اینه که توی این مدت تا حالا چند بار وصیت نامه ام رو عوض کرده ام!